بالاخره اومدی ...
بالاخره اومدی ...
  • مربوط به موضوع » <-CategoryName->

اومدی باز اومدی پا روی چشمام بزاری

اسمت رو تو دفتر امروز و فردام بزاری

اومدی خوردی قسم که تا ابد مال منی

دیگه هرگز نمیاد روزی که تنهام بزاری ......

بالاخره اومدی عشقم .... و تو را حس کردم نه تنها با دستانم بلکه با همه وجودم ...
ای کاش زمان از حرکت باز می ایستاد و من و تو در آغوش هم میماندیم برای همیشه ....
لحظه های با تو بودن زیباترین لحظه های عمرم شد
لحظه هایی که دیر می آیند و زود تمام میشوند
گرمی دستات رو تا آخرین لحظه عمرم فراموش نمیکنم
نگاه عاشقت رو تو خاطرم سپردم و منتظر نگاهتم دوباره که برگردی و دیگه نگاهت رو هیچ وقت ازم دریغ نکنی
ببین من هنوزم باور ندارم که کنارتم و تو با منی
چشامو میبستم و سرمو میزاشتم رو شونت و به حرفات گوش میدادم تا صدات تو قلبم بمونه همیشه
و بدون که این عشق عشق من و تو پاک میمونه واسه همیشه
و اما لحظه های بی تو بودن از راه رسید ....
لحظه خداحافظی دستامو فشردی و عاشقانه مرا بوسیدی و سفارش کردی مواظب عشقت باشم و گفتی اگه دورم و نیستم ولی به یادتم همیشه و رفتی .....
من ماندم با یک دنیا تنهایی
رفتی و از دور دست تکون دادی و اشکامو ندیدی ...
حالا میگم که عاشقتم تا ابد دوباره برگرد ...و بدون که قلبم فقط برای تو میزنه همین و بس ....



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: